آناتومی گردن

ستون فقرات گردنی شامل 7 مهره، 8 ریشه عصبی، 12 مفصل فاست، 6 دیسک بین ‌مهره‌ای و 6 رباط اصلی می‌باشد، (تصویر 1 - 6). مهره گردنی یک محل اتصال مهم برای بسیاری از رباط‌ها و تاندون‌ها به حساب می‌آید که باعث حرکت و ثبات ستون فقرات، اسکپولا و شانه می‌شوند. مفصل فاست به هدایت حرکت و مقابله با نیروهای Shear کمک می‌کنند. اعصاب اسپاینال که از ناحیه گردنی منشأ می‌گیرند، شبکه باگیال را تشکیل می‌دهند و عضلات اتدام فوقانی را عصب‌دهی می‌کنند. ناحیه گردن را می‌توان به چهار قسمت تقسیم نمود. فیزیوتراپی در شهریار اطلس، اکسیس، تقاطع  و مفاصل باقی‌مانده از  تا . فیزیوتراپی در اندیشه اطلس، اکسیس و  تحت عنوان بخش فوقانی ستون فقرات گردنی نامیده می‌شود، در حالی که بخش تحتانی ستون فقرات گردنی شامل  تا  می‌باشد فیزیوتراپی شهریار.

ستون فقرات گردنی فوقانی

اطلس

اطلس اولین مهره گردنی است که با کوندیل‌های اکسی‌پیتالِ سر مفصل می‌شود. این مهره فاقد تنه (جسم) مهره‌ای یا زائده‌ای خاری می‌باشد. اطلس با قوس‌های قدامی و خلفی خود مشابه یک حلقه است. اکسی‌پوت بر روی اطلس می‌نشیند و مفصل انلاتتواکسی‌پیتال را تشکیل می‌دهد. فلکشن و اکستنشن در این مفصل تحت عنوان Nodding به جلو و عقب نامیده می‌شود. Nodding رو به جلو هنگامی رخ می‌دهد که کوندیل‌های اکسی‌پوت عمل رولینگ (Rolling) را رو به جلو و اسلاید (Slide) را رو به عقب بر روی سطح مقعر اطلس انجام دهند. حرکت Nodding رو به عقب دقیقاً برعکس Nodding رو به جلو است. به طوری که اکسی‌پوت بر روی مهره اطلس عمل رول را به عقب و اسلاید را به جلو انجام می‌دهد فیزیوتراپی در اندیشه (تصویر 2 - 6). اطلس و اکسی‌پوت در تمامی حرکات به عنوان یک واحد عمل می‌کنند. حرکات لترال فلکشن و چرخش در این مفصل بسیار کم است (5 درجه) و یا اصلاً وجود ندارد که دلیل آن به ویژگی‌های آناتومیک خاص این ناحیه بازمی‌گردد.

اکسیس

اکسیس به دلیل زائده اودنتوئید (دِنس) خود، از حیث آناتومیک منحصر به فرد است. زائده اودنتوئید از بخش خلفی این مهره بلند شده و رو به بالا به طرف اطلس قرار گرفته است. فیزیوتراپی در شهریار اطلس از زائده اودنتوئید برای چرخش در حول آن استفاده می‌کند. اطلس بر روی مهره اکسیس می‌نشیند و مفصل اتلانتواگزیال را تشکیل می‌دهد. این مفصل شامل فاست‌های تحتانی محدب مهره اطلس و فاست‌های فوقانی محدب مهره اکسی می‌باشد. این مفصل مشابه حالتی است که دو مهره بر روی یکدیگر قرار داده شوند. حرکت اصلی مفصل اتلانتوآگزیال چرخش سر می‌باشد. چرخش هنگامی رخ می‌دهد که اطلس بر روی زائده اودنتوئید بچرخد و در عین حال فاست‌های اطلس بر روی فاست‌های اکسیس عمل اسلاید را انجام دهند. برای مثال، در حرکت چرخش سر به سمت راست، فاست راستِ اطلس عمل اسلاید را به سمت فیزیوتراپی شهریار پایین در سطح خلفی فاستِ راستِ اکسیس انجام می‌دهد و در عین حال فاست چپِ اطلس این عمل را بر روی سطح قدامی فاستِ چپِ اکسیس انجام می‌دهد (تصویر 3 - 6).

چرخش مفاصل اتلانتوآگزیال توسط کپسول‌های فاست و رباط‌های آلار محدود می‌شود. در حین فلکشن و اکستنشن این مفصل، فاست‌های اطلس عمل اسلاید را رو به جلو و عقب بر روی فاست‌های اکسیس انجام می‌دهند. معمولاً حرکت اطلس در جهت مخالف حرکت سر رخ می‌دهد که دلیل آن ارتباط بین خط کامپرشن و مرکز آنی چرخش (Instantaneous center of rotation) مفصل می‌باشد فیزیوتراپی در اندیشه (تصویر 6 - 6). برای مثال، در حین فلکشن چانه رو به عقب حرکت می‌کند که باعث می‌شود خط کامپرشن اکسی‌پوت در خلف محور مفصل قرار بگیرد و منجر به حرکت اطلس به پایین محور و اکستنشن آن شود. در هنگام لترال فلکشن در مفصل آتلانتوآگزیال، فاست اطلس همان سمت عمل اسلاید را در پایین شیب فاست اکسیس انجام می‌دهد و در عین حال فاست اطلس سمت مقابل این عمل را به بالای این شیب انجام می‌دهند.

  1. فراموش نکنید که ...

فیزیوتراپی در شهریار مفصل آتلانتوآگزیال را به گونه‌ای تصور کنید که یک مهره بر روی مهره دیگر نشسته است. هنگامی که فشار بر روی مهره بالایی (اطلس) وارد می‌شود، مهره پایینی (اکسیس) عمل اسلاید را برای وقوع حرکت انجام می‌دهد.

تقاطع  به دلیل متفاوت بودن آن از ستون فقرات گردنی تحتانی، به عنوان بخشی از ستون فقرات گردنی فوقانی به حساب می‌آید. این تفاوت مربوط به جهت‌گیری مفاصل فاست  می‌باشد. فاست‌های فوقانی این مهره با یک شیب خلفی در صفحه عرضی (مشابه ستون فقرات گردنی تحتانی) قرار گرفته‌اند ولی علاوه بر این رو به داخل نیز قرار دارند. همچنین، تنه  به عنوان یک لنگر عمل می‌کند که سر را به ستون فقرات گردنی تحتانی نگه می‌دارد.

ستون فقرات گردنی تحتانی 

فیزیوتراپی شهریار ستون فقرات گردنی تحتانی شاما سگمان‌های گردنی  می‌باشد. مهره‌های دوم تا پنجم دارای زوائد خاری دو شاخه می‌باشد، در حالی که مهره‌های  و  دارای زوائد خاری نوک تیز می‌باشد (تصویر 5 - 6). زائده خاری  بیش از سایر مهره‌های گردنی طویل است، به طوری که یک لندمارک مناسب برای لمس ستون فقرات محسوب می‌شود. تنۀ مهره‌های هر سگمان با یکدیگر مفصل می‌شوند و یک دیسک بین مهره‌ای در بین هر سگمان قرار گرفته است. سطح فوقانی تنه مهره در جهت قدامی / خلفی به صورت محدب و در جهت داخلی / خارجی به شکل مقعر می‌باشد. سطح مرتبط با مهره تحتانی در جهت قدامی / خلفی به صورت مقعر و در جهت داخلی / خارجی نیز محدب است (تصویر 6 - 6). این نحوه تجانس سطوح با یکدیگر اجازه می‌دهد که حرکت در تمامی جهات رخ دهد (بیش‌ترین میزان حرکت در فلکشن و اکستنشن می‌باشد).

فلکشن ستون فقرات گردنی تحتانی توسط این عوامل محدود می‌شود: رباط طولی خلفی، رباط فلاوم، کپسول‌های مفصل زیگوآپوفیزیال و فیزیوتراپی در شهریار رباط‌های اینتراسپینوس (بین خاری). حرکت اکستنشن نیز به وسیله این عوامل دچار محدودیت است: رباط طولی قدامی، آنالوس فیبروزیس و تماس زائده‌های خاری یا لامینا.

دیسک‌های بین مهره‌ای

فیزیوتراپی شهریار دیسک‌های بین مهره‌ای در ستون فقرات گردنی دارای یک نوکلئوس پولپوسوس می‌باشد که برای مقابله با بارهای کامپرشن راحی شده است و توسط آنولوس فیبروزوسِ کلاژنی احاطه شده است که وظیفه مقابله با نیروهای تنشی، Shear و تورشن را بر عهده دارد. فیزیوتراپی در اندیشه دیسک‌های موجود در ستون فقرات گردنی مشابه دیسک‌های بین مهره‌ای ستون فقرات کمری نمی‌باشند، چرا که دیسک‌های گردنی فاقد یک آنولوس فیبروزوس کامل در کل کناره بیرونی نولکئوس پولپوسوس می‌باشد. آنالوس در بخش قدامی ضخیم است ولی در بخش خارجی و خلفی کوچک‌تر و نازک‌تر می‌شود، به نحوی که فقط دو سوم بخش قدامی دیسک را دربرمی‌گیرد. انالوس در یک سوم خلفی دیسک وجود ندارد (تصویر 7 - 6) و فقط مقدار محدودی فیبر

اختلال عملکردی (دیسفانکشن) ستون فقرات گردنی و درگیری‌های عصبی -  عضلانی

اغلب دردهای گردن به صورت غیراختصاصی و همراه با علائمی که دارای زمینه پاسچرال یا مکانیکی هستند، ظاهر می‌شوند. به هر حال تعدادی از اختلالاتی که در مطالعات شناسایی شده‌اند، عبارتند از:

  • اسپوندیلولیس
  • تورتیکولی حاد
  • اختلالات مرتبط با Whiplash
  • سندرم پاسچرال گردنی
  • دیسفانکشن دیسک‌های بین مهره‌ای
  • درد حاد ریشه عصبی
  • سر درد / سرگیجه با منشأ گردنی
  • آسیب شبکه براکیال

روش‌های بسیاری برای درمان فیزیوتراپی شهریار اختلالات پیشنهاد شده است. با این حال، اخیراً تأکید خاصی بر روی تمرین درمانی در فرآیند درمان گردن درد (فارغ از نوع آسیب) به چشم می‌خورد. این واقعیت بدان علّت است که تعداد مقالاتی که نتیجه گرفته‌اند که فیزیوتراپی در شهریار الگوی دیسفانکشن عصبی -  عضلانی (صرف نظر از علّت بیماری) بسیار مشابه است، با افزایش قابل توجهی روبه‌رو بوده است.

تمرینات هوازی

مستندات اندکی جهت فیزیوتراپی در اندیشهحمایت از به کار بردن تمرینات هوازی در درمان گردن درد وجود دارد. تاکالا و همکاراناش، در مطالعه خود تأثیر تمریناتی مانند قدم زدن و تمرینات دینامیک تنه و اندام‌ها در زنان مبتلا به گردن درد را بررسی کردند و دریافتند که تفاوت معناداری در گردن درد بین گروه‌های آزمایش و کنترل وجود ندارد. به هر صورت، این مفهوم کلی که تمرینات قلبی - عروقی اثر تسکینی بر درد دارند را می‌توان برای بیماران با درد ناحیه گردن اعمال نمود.

تمرینات قدرت و استقامت عضلانی

عقیده کلی بر اساس مستندات مهم اخیر برای تمرین و مداوای گردن درد، این است که اختلالات ثباتی و کنترل عملکردی را باید در اسرع وقت به وسیله تمرینات با بار کم به صورت اختصاصی شروع نمود.

زمانی که فرد بتواند ناحیه دارای حرکت غیرقابل کنترل را تحت کنترل خود قرار دهد، تمرینات تقویتی عمومی را می‌توان تجویز نمود.

فیزیوتراپی شهریار نیازهای هر فرد می‌بایست در نظر گرفته شود و توان‌بخشی مناسب برای فرد انجام گیرد. در صورتی که بیمار یک ورزشکار نخبه و حرفه‌ای باشد، توان‌بخشی در مراحل انتهای باید به صورت شدید باشد تا بتوان او را به شرایط اولیه بازگرداند. عدم انجام این کار می‌تواند منجر به نقصان در روند درمان و قطع کردن درمان توسط بیمار شود. مطالعاتی که بر روی بازآموزی عضلانی تخصصی با بار کم انجام گرفته‌اند، موارد زیر را نشان می‌دهند:

  1. عملکرد ایزومتریکی فلکسورهای کرانیوسرویکال می‌تواند با تمرینات فلکسورهای عمقی بهبود یابد و در نتیجه باعث کاهش درد شود.
  2. درمان منیپولیشن همراه با تمرین درمانی می‌تواند باعث فیزیوتراپی در شهریار تسکین علائم سر درد گردنی و اثرات آن حداقل CFDST ماه باقی خواهد ماند.
  3. بیماران دارای گردن درد با کاهش توانایی حفظ راستای پاسچر روبه‌رو هستند. یک برنامه تمرینی با هدف تقویت فلکسورهای کرانیوسرویکال نشان داده که توانایی فرد را برای حفظ وضعیت پاسچر افزایش می‌دهد.

مطالعاتی که در زمینه تمرینات مقاومتی با بار ریاد انجام شده‌اند، نتایج ذیل را نشان می‌دهند:

  • بیماران مبتلا به گردن درد مزمن می‌توانند از یک برنامه تقویتی گردن مشتمل بر تمرینات مقاومتی با بار کم و زیاد در مدت زمان 6 هفته سود ببرند. فیزیوتراپی در اندیشه بیمارانی که برنامه را به صورت کامل انجام دهند، پیشرفت معناداری را در ناتوانی، بهبود درد و قدرت ایزومتریک عضلات گردن در جهت‌های مختلف تجربه می‌کنند.
  • یک مطالعه در کشور فنلاند توسط یالیتن نشان داد که هر دو نمونه تمرینات تقویتی و استقامتی در مدت زمان 12 ماه، روش‌های مؤثری جهت کاه درد و ناتوانی زنان مبتلا به گردن درد مزمن محسوب می‌شوند. تمرینات کششی و هوازی به تنهایی نسبت به تمرینات تقویتی، اثربخشی کمتری به همراه دارند. پایداری پیشرفت بیماران پس از 3 سال مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج نشان داد که ممکن است نیاز نباشد که فرد تمرین را به شکل منظم در باقی‌مانده زندگی خود انجام دهد.
  • مطالعات یرون‌فورت و همکاران، هایلند و همکاران و جوردن و همکاران پیشنهاد دادند فیزیوتراپی شهریار که تمرینات مقاومتی با شدت بالا باعث کاهش درد و بهبودی عملکرد خواهد شد. ویلچانجن و همکارانش نیز پی بردند که برنامه تمرینی عضلانی دینامیک و ریلکسیشن، بهتر از فعالیت عادی در زنان کارمند نبود. ترکیب تمرینات ایزومتریک، اصلاح وضعیت و استفاده از بالشتک حمایتی گردن در درمان گردن دردهای مزمن، مؤثر واقع شده است. تمرینات ایزومتریک به تنهایی اثرات مفیدی را به همراه نخواهند داشت.
  • نتیجه‌گیری مطالعه هدفند توسط سارج بهاف مدارک مستدلی در حمایت از تمرینات مقاومتی دینامیک ارائه داد، ولی آن‌ها اثرگذارتر از تمرینات استقامتی، تن آگاهیی و فیزیوتراپی پاسیو نمی‌باشند. کای و همکارانش نتیجه گرفتند که دلایل قوی برای مدل درمانی چند بعدی به صورت ترکیب تمرین با موبیلیزاسیون یا منیپولیشن برای گردن درد مکانیکی، وجود دارد. با مطالعه تحقیقات انجام گرفته طی سال‌های 1980 تا 2006، هارویتز و همکاران به این نتیجه رسیدند که به نظر می‌رسد برای WAD، تصاویر ویدئویی آموزشی، موبیلیزاسیون و تمرین مؤثرترین شکل درمان باشند.

در جمع‌بندی می‌توان گفت که یافته‌های متعددی وجود دارند که نشان می‌دهند هر دو نوع تمرینات تقویتی با بار زیاد و کم ممکن است در درمان گردن درد، مفید واقع شوند.

تمرینات دامنه حرکتی و انعطاف‌پذیری

تمرینات دامنه حرکتی اکتیو شامل هر گونه حرکت اکتیو بدون اعمال مقاومت می‌باشد. در یک مطالعه هدفمند توسط ساری باهات پی برده شد که دلایل مستدلی فیزیوتراپی در شهریار جهت حمایت از اثربخشی تمرینات موبیلیزاسیون اکتیو زودهنگام در فیزیوتراپی در اندیشه بیماران مبتلا به پرتاب سر حاد، بر اساس یافته‌های مک‌کنی و همکاران، روزن‌فیلد و همکاران، سودرلند و همکاران وجود دارد

تمرینات حسی حرکتی و حس عمقی

تمرینات توان‌بخشی جهت بهبود مشکلات حسی - حرکتی با هدف حفظ هنگامی حرکت یا حس حرکت گردنی - جمجمه‌ای با استفاده تکنیک‌های تمرینی بصری انجام می‌شوند. مطالعات منظم نشان داده‌اند.

مستندات استفاده از تمرین در درمان اختلالات ستون فقرات توراسیک و قفسه سینه

تحقیقاتی که نقش تمرین در اختلالات ستون فقرات گردنی و کمری را در نظر می‌گیرند، به طور معمول بیماران را در گروه‌های تشخیص غیراختصاصی قرار می‌دهند. آنکلوزین اسپوندیلویز یک عارضه شناخته شده است و کاربرد تمرین در این بیماران فیزیوتراپی شهریار به صورت پایدار ثبت شده است. البته باید عنوان شود که وجود آنکلوزین اسپوندیلولیز فقط به ستون فقرات توراسیک محدود نمی‌شود، ولی علائم آن در این ناحیه (به ویژه در مواردی که بیمار در مراحل اولیه مراجعه کرده است) اغلب نشان دهنده شکل این بیماری است. داگ‌فینورد و همکاران بررسی هدفمندی را برای درمان فیزیوتراپی بر روی بیماران مبتلا به آنکلوزین اسپوندیلویز انجام دادند. این محققین 6 برنامه را بر روی 561 بیمار مقایسه نمودند. دو برنامه شامل مقایسه گروه تمرینات خانگی با گروه بدون تمرین بود و این چنین نتیجه گرفته شد که تمرینات خانگی حرکت ستون فقرات و آمادگی حرکتی را نسبت به گروه بدون تمرین بهبود بخشید. تمرینات خانگی به مدت 4 تا 6 ماه دنبال شدند و توسط هر تراپیست برای هر بیمار برنامه‌ریزی می‌شد. این برنامه‌ها اثر سودمندی بر روی تسکین درد نداشتند. سه مطالعه دیگر به مقایسه تمرینات خانگی و تمرینات گروهی (تحت نظر) خارج از خانه پرداختند. تمرینات گروهی منجر به بهبود حرکت در ستون فقرات و سلامت عمومی شد، ولی فیزیوتراپی در شهریار آمادگی جسمانی را بیشتر از تمرینات خانگی بهبو نبخشید. درمان گروهی به مدت 3 هفته نا 9 ماه انجام گردید و شامل تمرینات بدنی، تمرینات هوازی، آب درمانی، فعالیت‌های ورزشی و تمرینات کششی بود. مطالعه پایانی دو گروه که هر دو تمرینات گروهی را به مدت 10 ماه به 

صورت هفته‌ای انجام می‌دادند، را مورد مقایسه قرار داد، در صورتی که یک گروه به مدت 3 هفته درمان در جکوزی را تجربه کردند. عنوان شد که درمان از طریق جکوزی در کنار تمرینات گروهی باعث بهبودی درد، آمادگی و سلامت عمومی بدن در مقایسه با تمرینات گروهی دیگر شد. نتیجه این چنین بود که تمرینات خانگی بهتر از بی‌تمرینی بود و هر دو فیزیوتراپی در اندیشه عامل حرکت ستون فقرات و آمادگی جسمانی را بهبود بخشید و تمرینات گروهی بهتر از تمرینات خنگی بوند و منجر به بهبودی درد و سلامت عمومی بدن شدند. باید به این نکته توجه داشت که تمرینات خاص در این قسمت تشریح نشدند، با این حال، یک خلاصه کلّی عنوان می‌کند که تمرینات برای مبتلایان به آنکلوزین اسپوندیلویز مفید و مؤثر می‌باشد.

فرندز و همکاران و پناس و همکاران در مدت 4 ماه برنامه انعطاف‌پذیری و تمرینات تقویتی را با تمرینات معمولی برای بیماران آنکلوزین اسپوندیلویز مقایسه نمودند. تمرینات معمول مشتمل بر 20 تمرین بود: تمرینات حرکتی و انعطاف‌پذیری ستون فقرات گردنی، توراسیک و کمری، کشش عضلات کوتاه شده و تمرینات متسع نمودن قفسه سینه. پروتکل مورد نظر بر اساس روش بازآموزی کلی پاسچر انجام گرفت، که تمرینات تقویتی و کششی خاص را جهت بهبود فیزیوتراپی شهریار وضعیت بدن به کار می‌گیرد. نتایج به صورت تغییراتی در فعالیت، موبیلیتی و ظرفیت عملکردی مشاهده گردید. هر دو گروه در تمامی اندازه‌گیری‌ها پیشرفت نشان دادند. مقایسه بین گروهی نشان داد که گروه یازآموزی کلی فیزیوتراپی در شهریار پاسچر به پیشرفت بیشتری نسبت به گوه کنترل در تمامی زمینه‌ها (به استثنای یک مورد بالینی) دست یافته‌اند. محققین این چنین نتیجه گرفتند که تمرین در درمان مبتلایان به آنکلوزین اسپوندیلوپز سودمند است و یک برنامه تمرینیِ ویژه برای بازآموزی پاسچر بدن ممکن است مزایای بیشتری به همراه داشته باشد.

انک و همکاران تأثیرات یک برنامه تمرینی 12 هفته‌ای فیزیوتراپی در اندیشه در بیماران مبتلا به آنکلوزین اسپوندیلویز را بررسی نمودند. تعداد 30 بیمار در این مطالعه با انتخاب تصادفی شرکت نمودند و در دو گروه تمرینی و کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل 50 دقیقه تمرینات متنوع (هوازی، کششی و تمرینات تنفسی)، 3 بار در هفته و به مدت 3 ماه بود. اندازه‌گیری‌ها برای موبیلیتی ستون فقرات و اتساع قفسه سینه انجام شد. حرکات ستون فقرات گروه تمرینی به میزان قابل توجهی پیشرفت کرده بود، ولی گروه کنترل تغییرات قابل توجهی را نشان نداده بود. ظرفیت کارکردی بدن و مقادیر ظرفیت حیاتی در گروه تمرینی با افزایش مواجه شده بود، در حالی که این فاکتورها در گروه کنترل کاهش یافته بود. نتیجه این گونه بود که یک برنامه تمرینی متنوع با اَشکال متفاوت در درمان مبتلایان به آنکلوزین اسپوتدیلویز، مفید می‌باشد.

برنامه‌‌های تمرینی به طور معمول در درمان محافظه‌کارانه اسکولیوز ایدیوپاتیک به منظور دستیابی به دو هدف استفاده می‌شوند: بهبود عملکرد تنفسی و عضلانی - اسکلتی. فرارو و همکاران ثبات انحنای ستون فقرات و برآمدگی دنده‌ای را در میان 34 کودک مبتلا به اسکولیوز خفیف پس از یک برنامه تمرینی 2 ساله که شامل تمرینات روزانه بود، گزارش نمود. سولبرگ نیز بهبود ظاهر و کاهش انحنای ستون فقرات در 10 کودک مبتلا به اسکولیوز خفیف را پس از یک برنامه تمرینی روزانه به مدت 5 ماه، نشان داد. علاوه بر این، ویس و همکاران تأثیر تمرین بر روی پیشرفت اسکولیوز ایدیوپاتیک در کودکان را بررسی کردند. مطالعه شامل دو گروه بود، یک گروه کودکان بدون برنامه درمانی و دیگری آن‌هایی که توان‌بخشی اسکولیوز را دریافت می‌کردند، که برنامه تمرینی برای هر فرد به صورت اختصاصی انجام می‌شد. نتایج این مطالعه نشان داد که گروه برنامه توان‌بخشی کاهش پیشروی عارضه را در مقایسه با گروه بدون برنامه تمرینی، تجربه نمود.

سانتون‌آلوز و همکاران تأثیر یک فیزیوتراپی شهریار برنامه توان‌بخشی فیزیکی را بر روی عملکرد تنفسی در یک گروه 34 نفره بیماران مبتلا به اسکولیوز ایدیوپاتیک مورد تجزیه و تحلیل فیزیوتراپی در شهریار  قرار دادند. بیماران به مدت 3 هفته، 60 دقیقه تمرین را که شامل تمرینات کششی و هوازی بود، به اتمام رساندند. پیشرفت ظرفیت تنفسی (ریوی) و حجم تنفسی و عملکرد (اجرای) فرد در یک آزمون 6 دقیقه‌ای راه رفتن، از جمله نتایج این مطالعه بودند. اگرچه این مورد یک برنامه ویژه عضلانی - اسکلتی محسوب نمی‌شوند، با این حال اهمیت و مزایای برنامه تمرینی هوازی برای بیماران مبتلا به این گونه عوارض را نشان می‌دهد.

استئوپروزیس به شرایطی گفته می‌شود که تمامی استخوان‌های بدن در تمامی گروه‌های جمعیتی را تحت تأثیر قرار می‌دهد (به فصل دوم مراجعه شود). در حالی که این موضوع هدف این فصل نیست، تغییرات وضعیتی خاص در فقرات توراسیک به خوبی ثبت شده است. نشان داده شده است که تمرین به صورت کلی تأثیرات مثبتی در پی خواهد داشت. سیانکی و همکاران وضعیت کایفوزی ناشی از استئوپروز بر روی شیوع افتادن را مورد بررسی قرار دادند. تعداد 12 زن مبتلا به استئوپروزیس ناشی از کایفوز جهت تعدال و شاخص‌های قدرتی مختلف، مورد ارزیابی قرار گرفتند. این گروه با 13 نفر از افراد بدون عارضه استئوپروز مقایسه شدند. این مطالعه نشان داد که فیزیوتراپی در اندیشه زنان مبتلا به استئوپروزیس، عضلات اکستئسور ضعیف‌تر در ستون فقرات کمری و در اندام تحتانی، تعادل ضعیف و الگوی راه رفتن آهسته‌تر در مقایسه با گروه کنترل داشتند. این موضوع بر روی احتمال از دست دادن تعادل وسقوط آن‌ها تأثیرگذار بود. محققین عنوان کردند که گزینه‌های درمانی باید شامل تمریناتی باشد که به بهبودی عوارض آن‌ها منجر شود. گلد و همکاران این اختلاف که تمرینات اثر سودمندی بر مبتلایان به استئوپروز دارند (بر اساس نتایج یک مطالعه کنترل شده تصادفی که شامل 185 زن یائسه بود) را قوت بخشیدند. همگی زنان شرکت کننده در این مطالعه حداقل یک بار دچار شکستگی مهره ناشی از استئوپروزیس شده بودند. تمرینات شامل برنامه تمرینی تقویتی و کششی پیش رونده بود. نتایج این مطالعه این بود که قدرت ضعیف اکستنشن تنه و علائم روانی ناشی از شکستگی مهره می‌تواند در گروه‌های سنی بالا به وسیله یک برنامه درمانی گروهی بهبود یابند. کاتزمن و همکاران نشان دادند که در یک گروه زنان مسن، عارضه کایفوز می‌تواند با کمک یک برنامه تمرینی گروهی چندبُعدی بهبود باید. یک گروه از زنان با انحنای توراسیک 50 درجه‌ای فیزیوتراپی در شهریار یا بیشتر تحت نظارت برنامه تمرینی به مدت 12 هفته و 2 بار در هر هفته قرار گرفتند. پس از برنامه، پیشرفت قابل توجه و معناداری در مواردی همچون کاهش کایفوز توراسیک، بهبود قدرت، افزایش دامنه حرکتی و اجرای بدنی مشاهده شد.

مواردی که کمتر در بخش‌های فیزیوتراپی به چشم می‌خورند (مانند توبرکلوزیس ستون فقرات)، نشان داده شده است که از برنامه‌های توان‌بخشی و فیزیوتراپی شهریار سو می‌برند. ناس و همکاران، تعداد 47 بیمار را در یک برنامه توان‌بخشی (هر دو گروه پیش و پس از عمل) مشارکت داد. تمرینات هوازی و تقویتی پیش‌رونده همراه با ارزشیابی منظم برای آن‌ها اعمال گردید. نتیجه نهایی این بود که 70 درصد بیماران در پایان برنامه به صورت مستقل عمل می‌کردند و محققین به این نتیجه رسیدند که این نتیجه به کار گرفتن یک برنامه توان‌بخشی مناسب بود.

تمرینات هوازی

اصول کلی تأثیر تمرینات هوازی وسیستم عضلانی - اسکلتی باید برای کلیه اختلالات ستون فقرات توراسیک به کار گرفته شوند. این موضوع به ویژه در شرایطی که مشکلات متعددی همچون انکلوزین اسپوندیلویز (با ظهور علائم در ناحیه توراسیک همراه است تأثیرات همه‌گیر به وجود می‌آورد)، اهمیت دو چندانی خواهد داشت. تحقیقات اندکی در زمینه تأثیر تمرینات هوازی در فیزیوتراپی در اندیشه اختلالات ستون فقرات توراسیک وجود دارد. برخی مطالعات مثبت در این مقوله مرتبط با ستون فقرات کمری است و منطقی است که همان اصول در مورد ستون فقرات توراسیک نیز به کار گرفته شوند، با این حال نیاز است که در اینن زمینه مطالعات بیشتری صورت بگیرد.

بیومکانیک فیزیوتراپی شهریار قفسه سینه و مکانیزم تنفسی را باید در نظر گرفت. قفسه سینه از انواع مختفی از مفاصل تشکیل شده است. که بر روی درجات متفاوتی از آزادیتأثیر می‌گذارند. به هر حال، در تنفس سطحی حرکات همیشه در این مفاصل رخ می‌دهند و این نتیجه‌گیری منطقی است که افزایش میزان تنفس ناشی از افزایش فعالیت، باعث افزایش حرکات در مفاصل همراه با مزایای حاصل از آن خواهد شد.

قدرت و استقامت عضلانی

نقش استقامت عضلانی در کنترل پاسچرال و فعالیت تنه در بخش مربوط به ستون فقرات کمری مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ثبات ستون فقرات و اصول حس وضعیتی از آنجایی که برای ستون فقرات کمری به کار برده شده‌اند، ممکن است برای ستون فقرات توراسیک نیز اعمال شوند؛ اگرچه سینه به دلیل وجود قفسه دنده‌ای، ساختار و جهت مفاصل از فیزیوتراپی در شهریار  ثبات بیشتری برخوردار می‌باشند. تغییرات وضعیتی در قفسه سینه به صورت افزایش کایفوز به طور شایعی مشاهده می‌شوند و در حالی که برخی از این گونه تغییرات ممکن است به دلیل تغییرات ساختاری در مهره‌ها و مفاصل مرتبط با آن‌ها باشد (مانند استئوپروز و آنکلوزین اسپوندیلویز)، برخی دیگر ناشی از استقامت ضعیف (به ویژه در عضلات اطراف ستون فقرات) می‌باشند. هیچ یک از مطالعات مذکور نقش خاص تمرینات تقویتی در توان‌بخشی اختلالات ستون فقرات توراسیک را مورد بررسی قرار نداده‌اند.

دامنه حرکتی و انعطاف‌پذیری

جهت شناخت عواملی که باعث محدود کردن دامنه حرکتی در ستون فُقرات توراسیک می‌شوند، می‌بایست به بیومکانیک ساده و سطحی ناحیه دقت شود. بسیاری از آزمون‌های ستون فقرات توراسیک بر روی انحنای ستون فقرات اجساد با جدا کردن قفسه دنده‌ای انجام شده‌اند. با این حال، جهت شناخت نقش قفسه سینه در استحکام ستون فقرات، به فقرات دنده‌ای سالم نیاز است تا تحت شرایط فشار مورد آزمون قرار داده شوند. واتکینز و همکاران نشان دادند که وجود قفسه دنده‌ای به طور معناداری فیزیوتراپی در اندیشه باعث محدودیت حرکت در ستون فقرات سینه‌ای و در نتیجه افزایش ثبات می‌شود. آزمون ساختار کامل تنه تحت شرایط فشار نشان داد که وجود قفسه دنده‌ای ثبات ستون فقرات سینه‌ای را به میزان 40 درصد در حرکات فلکشن / اکستنشن و 35 درصد در لترال فلکشن و 31 درصد در چرخش محوری افزایش می‌دهد. قاب توجه‌ترین حرکت در ستون فقرات توراسیک چرخش محوری فیزیوتراپی در اندیشه است، که منعکس کننده جهت‌گیری مفاصل فاست به ویژه در نواحی فوقانی و میانی محسوب می‌شود. فلکشن توسط قفسه سینه‌ای محدود می‌شود و محدودیت اولیه اکستنشن توراسیک به دلیل شکل زوائد خاری است. بسیاری از افراد دارای اکستنشن بسیار محدودی از حالت خنثی هستند. اِدمونسون و همکاران نشان دادند که وضعیت ساختاری بدن بر روی دامنه حرکتی ستون فقرات توراسیک تأثیر دارد. آزمودن چرخش محوری در حالت‌های متفاوت نشسته (خنثی، انتهی دامنه حرکتی فلکشن و اکستنشن) کاهش فیزیوتراپی شهریار معناداری در دامنه چرخش توراسیک در حالت فلکشن در مقایسه با وضعیت‌های خنثی و ضاف شده را نشان داد.

فیزیوتراپی در شهریار بنابراین می‌توان گفت که ستون فقرات توراسیک ناحیه‌ای است که دامنه حرکتی آن به دلیل ساختار آن محدود است ولی کاهش دامنه حرکتی ناشی از اختلالات یا درد تأثیر قابل توجهی بر عملکرد خواهد داشت. علاوه بر این، کاهش حرکات توراسیک (به ویژه در محل اتصال فقرات گردنی - توراسیک و توراسیک - کمری) باعث افزایش هایپرموبیلیتی در ستون فقرات گردنی و کمری می‌شود و ممکن است باعث